در مطالب قبلی از بیدارز، مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کردهایم. اکنون میخواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه الگوی برگشتی است.
دنیای معاملهگری در بازارهای مالی، یک فضای پویاست که دائم در حال تغییر است. اگر شما قصد دارید بهعنوان یک سرمایهگذار و معاملهگر از خرید و فروش ارز دیجیتال درآمد داشته باشید، افزایش سطح آگاهی و دانش شما در زمینه شناخت انواع تحلیلها، الگوهای روند، کندلها و غیره، کمک شایانی به ارتقا و افزایش درآمدتان خواهد کرد.
در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قلهها و فرورفتگیها با نامهای صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی و اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه معینی از زمان حرکت می کنند.
واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دورههای انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دورههای جانبی، فقط یک وقفه یا کنسولسازی را در روند موجود نشان میدهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته میشود.
در تحلیل تکنیکال، معاملهگران و سرمایهگذاران از الگوهای مختلفی استفاده میکنند تا نقاط ورود و خروج مناسب در معاملات خود را تعیین کنند. یکی از این الگوها، الگوی برگشتی میباشد که به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال در شناسایی تغییر جهت بازار استفاده میشود. در این مقاله به طور کامل با الگوی برگشتی آشنا خواهیم شد.
الگوی برگشتی چیست؟
الگوی برگشتی به الگوهایی اطلاق میشود که در انتهای یک روند قیمتی اتفاق میافتند و نشانگر تغییر جهت بازار هستند. این الگوها به معاملهگران کمک میکنند تا موقعیتهای ورود یا خروج مناسب را در بازار تعیین کنند. الگوهای برگشتی معمولاً پس از یک روند صعودی یا نزولی شکل میگیرند و به عنوان سیگنالهای معکوس قیمتی در نظر گرفته میشوند.
الگوی برگشتی یکی از مهمترین الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. این الگو به معاملهگران کمک میکند تا نقاطی را شناسایی کنند که قیمت یک دارایی پس از اتمام یک حرکت رونده معکوس میشود. از این رو، الگوی برگشتی به عنوان یک نشانه قدرتمند برای تشخیص تغییر جهت قیمت در بازار استفاده میشود.
انواع الگوهای برگشتی
نوعهای مختلفی از الگوهای برگشتی وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به الگوی معکوس سر و شانه، الگوی معکوس دوجی، الگوی تقاطع میانگین متحرک، و الگوی دو قله و دو وادی اشاره کرد. هر الگو ممکن است ویژگیها و شرایط مخصوص به خود را داشته باشد و به عنوان نقطهی انعطافی در تغییر جهت قیمت وارد عمل شود.
برای تأیید الگوی برگشتی، معاملهگران معمولاً از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز بهره میبرند. این ابزارها میتوانند شامل خطوط میانگین متحرک، میزان نسبتی قدرت، نقاط پیوت، و سطوح فیبوناچی باشند. با استفاده از این ابزارها و تحلیلهای همزمان، معاملهگران میتوانند تأییدیههای بیشتری برای الگوهای برگشتی به دست آورند و به طور دقیقتر نقاط ورود و خروج را تعیین کنند.
مهمترین نکته در استفاده از الگوهای برگشتی، رعایت مدیریت مناسب ریسک است. بازارهای مالی پر از نوسانات هستند و همواره احتمال بروز خطا و عدم تأیید الگوها وجود دارد. به همین دلیل، معاملهگران باید از استراتژیهای مدیریت ریسک استفاده کنند تا از خطرات بازار در امان باشند و با موفقیت به معاملات خود ادامه دهند.
الگوهای برگشتی مختلفی وجود دارند که میتوانند به صورت معکوس و یا معکوسشده باشند. برخی از اصلیترین الگوهای برگشتی عبارتاند از:
1. الگوی شمعی معکوس (Reversal Candlestick Patterns)
– الگوی دوجی (Doji)
– الگوی شمع ماروبوزو (Marubozu)
– الگوی Engulfing (Engulfing Pattern)
– الگوی نافرمان (Harami Pattern)
2. الگوهای شکلهای هندسی (Geometric Patterns)
– الگوی شولدر سر شولدر (Head and Shoulders Pattern)
– الگوی دوقلو (Double Top/Bottom Pattern)
– الگوی مثلث (Triangle Pattern)
– الگوی کف (Rounding Bottom Pattern)
3. الگوهای موجی (Wave Patterns)
– الگوی اصلاحی ابتدایی (Impulse Wave)
– الگوی اصلاحی موجهای ABC
– الگوی هارمونیک (Harmonic Pattern)
الگوهای قیمت
مطالعه این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق میدهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا شکلهایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده میشوند که می توانند در بخشهای مختلف طبقهبندی شوند و قابل پیش بینی هستند.
الگوی برگشتی و ادامه دار
دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامهدار. همانطور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.
- سر و شانه، سقف و کف
- سه قلوهای سقف و کف
- دوقلوهای سقف و کف
- اسپایک های سقف و کف
- الگوی گرد یا نعلبکی
در این قسمت صرفا نحوه شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه این الگوهای قیمت ایفا میکند. در موارد شک و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین کننده اعتماد به این الگو باشد.
در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیلگر کمک میکند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معاملهگر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.
در الگوی ادامه دهنده را مطالعه میکنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشهها و مستطیل هستند که بیشتر نمایانگر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نمودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که برای همه این الگوها مشترک است.
- پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
- اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
- هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
- الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاهتر، با نوسان بلندتر هستند.
- كف معمولا دامنه قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانیتر است.
- حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.
نیاز به یک روند اولیه
وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر میشود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.
با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقلها به کار میروند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.
شکستن روندهای مهم
اولین نشانه برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشانگر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته میشود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.
الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» استفاده میکنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره میکنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری میکند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانیتر خواهد بود، هرچه این زمان طولانیتر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تقریبا تمام تکنیکهای اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه اول برای نمودارهای میلهای استفاده میشود که از یک اندازهگیری عمودی criteria استفاده میکند. روش اندازهگیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.
در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده میشود که رابطه نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاهتری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب سادهتر از فروختن در سقف است.
شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر میرسد این باشد که قیمتها تمایل بیشتری به افت دارند. برای همین معاملهگر همواره میتواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریعتری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز در زندگی، مبادلهای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازدههای بیشتر جبران میشود و بالعکس. الگوهای صعود سختتر است، اما ارزش تلاش را دارند.
حجم مهم تر از صعود است
به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. تحلیلگران دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.
چرا از الگوی برگشتی استفاده کنیم؟
استفاده از الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال دارای چندین دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران آن را مورد توجه قرار میدهند:
۱. شناسایی نقاط ورود و خروج: الگوهای برگشتی به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط ورود و خروج معاملات را شناسایی کنند. این الگوها نشان میدهند که قیمتها در آستانه تغییر جهت قرار دارند و این اطلاعات به معاملهگران کمک میکند تا به طور دقیقتر در بازار عمل کنند و از نقاط مناسبی برای ورود و خروج استفاده کنند.
۲. تأیید الگوهای دیگر: الگوهای برگشتی معمولاً با الگوهای دیگر تحلیل تکنیکال همراه میشوند و تأییدیههای بیشتری برای تغییر جهت قیمت ارائه میدهند. این ارتباط با سایر ابزارهای تحلیلی، دقت معاملات را افزایش میدهد و به معاملهگران اطمینان میبخشد که تصمیماتشان به درستی اتخاذ شدهاند.
۳. افزایش موفقیت معاملات: استفاده از الگوهای برگشتی میتواند به افزایش موفقیت معاملات کمک کند. این الگوها به معاملهگران امکان میدهند که در زمان مناسب به بازار وارد شوند و از سوددهی بیشتری بهرهمند شوند. همچنین، این الگوها معاملهگران را از معاملات ناموفق و تصمیمات غیرمنطقی جلوگیری میکنند.
۴. مدیریت ریسک: الگوهای برگشتی نقاط انعطافی در بازار را شناسایی میکنند که میتوان به عنوان نقاط مهمی برای مدیریت ریسک استفاده کرد. با استفاده از این نقاط، معاملهگران میتوانند موقعیتهای محافظتی (استاپلاس) را تعیین کنند و از ضررهای احتمالی در صورت بروز نقض الگو جلوگیری کنند.
چطور از الگوهای برگشتی استفاده کنیم؟
برای استفاده از الگوهای برگشتی، میتوانید مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. آشنایی با الگوها: ابتدا باید با مشخصهها و نشانههای مختلف الگوهای برگشتی آشنا شوید. این شامل شناسایی انواع کندلها میشود.
۲. مشاهده نمودارهای قیمتی: نمودارهای کندل قیمتی را بررسی کنید و سعی کنید الگوهای برگشتی مختلف را در آنها تشخیص دهید.
۳. تایید الگو: اگر الگوی برگشتی را در نمودار شناسایی کردید، باید آن را تایید کنید. برای تایید الگو میتوانید به تاییدیه کندلهای قبلی، سطحهای حمایت و مقاومت و نشانههای فنی دیگر توجه کنید.
۴. معین کردن نقاط ورود و خروج: بعد از تایید الگو، معاملات خود را بر اساس آن انجام دهید. برای این کار، میتوانید نقطه ورود، نقطه توقف ضرر و هدف سود خود را معین کنید.
۵. مدیریت ریسک: همواره به مدیریت ریسک توجه کنید و از استفاده از توقف ضرر و حداکثری کردن حجم معاملات خود در مقابل ریسکهای بازار اطمینان حاصل کنید.
۶. تمرین و تجربه: برای بهتر شناختن الگوهای برگشتی و افزایش مهارت خود، به تمرین و تجربه بیشتر نیاز دارید. معاملات موفق و ناموفق خود را ثبت کنید و از آنها برای بهبود عملکرد خود استفاده کنید.
با تمرکز بر این مراحل و توجه به تحلیلهای فنی و الگوهای کندل، میتوانید از الگوهای برگشتی بهرهمند شده و در تصمیمگیریهای معاملاتی خود موفقتر عمل کنید.
جمعبندی
استفاده از الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق بازار و تعیین ترکیبات الگوها دارد. معاملهگران معمولاً با استفاده از نمودارهای شمعی و نشانگرهای فنی، الگوهای برگشتی را تشخیص میدهند و با ترکیب آنها با سیگنالهای دیگر، تصمیمگیریهای هوشمندانهتری در معاملات خود انجام میدهند.
در نهایت، الگوهای برگشتی بهعنوان ابزاری قدرتمند در تحلیل تکنیکال برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب در معاملات بسیار ارزشمند هستند. استفاده صحیح و دقیق از این الگوها میتواند سودآوری و موفقیت معاملات را بهبود بخشد.