مقدمه
معاملهگران (Traders) گاهی نمودارهای مختلفی را ترکیب میکنند، تا توانایی خود را در تشخیص و تفسیر روندها، نقاط شکست روند و نقاط بازگشت بهبود بخشند. برخی از معاملهگران بر اساس حرکات قیمت یک ارز تصمیم میگیرند. آنها از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنند؛ زیرا با نمایش نقاط ورود، خروج، سقف و کف روند قیمت را بهتر درک میکنند.
در این مقاله به بررسی پرایس اکشن (پیش بینی قیمت) و فرآیند اجرایی آن میپردازیم.
پرایس اکشن چیست و برای چه کسانی مناسب است؟
معاملات پرایس اکشن روشی از معاملات روزانه است، که در آن معاملهگران در مورد معاملات بر اساس حرکات قیمت تصمیم میگیرند و نه بر اساس نتایج بدست آمده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال. تریدرهای این روش معاملاتی عقیده دارند تنها با استفاده از حرکات قیمت است که میتوانند معاملهای دقیق و سودمند داشته باشند. اگر قیمت ارز یا دارایی شروع به صعود کند، نشان میدهد که سرمایهگذاران در حال خرید هستند. در واقع معاملهگران این سبک، روند قیمت را بر اساس میزان هجوم خرید ارزیابی میکنند. سرمایهگذار در جایگاهی که قرار دارد نگران بازده سرمایهگذاری خویش در بلند مدت است و معاملهگر این روش معاملاتی، نگران قیمت دارایی در زمان معامله است و این تفاوت عمده میان تریدر با پیش بینی قیمت با سرمایهگذار است.
از آنجایی که معاملات Price Action رویکردی قدرتمند برای پیشبینی قیمت محسوب میشود، توسط بسیاری از افراد در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع Price Action را در هر نوع بازار مالی مانند فارکس، بازار ارز دیجیتال و غیره میتوان به کار برد. معمولاً سوئینگ تریدرها و تریدرهای روزانه از این روش معاملاتی استفاده میکنند.
اهمیت پرایس اکشن در ترید
یک تریدر برای ورود به بازار نیازی ندارد که نمودار قیمت خود را با هزاران اندیکاتور تکنیکال، مانند اوسیلاتورها، فیبوناچی، میانگین متحرک، نقاط پیوت و غیره پر کند. این چنین تحلیلی که خروجی این اندیکاتورها باشد هیچ لطفی به تریدر نمیکند و حتی آسیب هم میزند. پیش بینی قیمت بر اساس عملکرد قیمت، به شما امکان میدهد تا در زمان واقعی و هماهنگ با حرکت بازار معامله کنید. وقتی روند کندلها را به دقت مورد بررسی قرار میدهید، متوجه میشوید چه اتفاقی دارد در بازار رخ میدهد. این روش را میتوان با استفاده از نمودارهای کندل استیک مشاهده و تفسیر کرد.
ابزارهای مورد استفاده تریدر برای معامله پرایس اکشن
ابزارهایی که معاملهگران پرایس اکشن ترجیح میدهند عبارتند از: کندل استیک، نقاط شکست، حمایت و مقاومت و خط روند. معاملهگران از این ابزارها در جهت تسهیل فرآیند پیشبینی قیمت دارایی استفاده میکنند.
شکست
زمانی که روند قیمت یک دارایی تغییر میکند، تریدرها به طور ضمنی این پیام را دریافت میکنند که روند قبلی در حال شکسته شدن است. این تغییر در روند به تریدرها هشدار میدهد که احتمالاً روند قبلی قیمت پایان یافته است و حرکت صعودی یا نزولی بعدی آغاز شده است.
شکست روند را میتوان از الگوهای مختلف، از جمله رنج، مثلث، سر و شانه و الگوهای پرچم تشخیص داد. در صورتی طبق دادهها شکست روند رخ داد اما قیمت در همان جهت قبلی ادامه پیدا کرد، در آن صورت روند دچار شکست کاذب شده است و به جهت قبلی ادامه میدهد.
کندل استیک
کندلها نمایشهای گرافیکی روی نمودار هستند که روند قیمت، نقاطی که در آن قیمت باز یا بسته میشود و سقف و کف یک دارایی را نشان میدهند. تریدرها از کندلها در استراتژیهای مختلف استفاده میکنند. به عنوان مثال، هنگام استفاده از نمودارهای کندل استیک، برخی از معاملهگران از استراتژی روند انگالفینگ استفاده میکنند.
روند
زمانیکه یک دارایی در طول یک بازه زمانی مثلاً یک روز معامله شود، با توجه به حجم خرید و یا فروش قیمت آن دستخوش نوسان و تغییر قیمت میگردد. معاملهگران به این نوسانات به عنوان روندهای “صعودی”، که در آن قیمت در حال افزایش است، یا به عنوان روندهای “نزولی”، که در آن قیمت در حال کاهش است، یاد میکنند.
حمایت و مقاومت
تریدر از سطوح حمایت و مقاومت قیمت برای تشخیص فرصتهای خوب معاملاتی بهره میگیرد. مناطق حمایت و مقاومت در جایی رخ میدهند که قیمت از آن نقطه روندش را تغییر داده و معکوس شده است. به دلیل امکان تکرار این سطوح در آینده، این نقاط به عنوان حمایت و مقاومت شناخته میشوند و یکی از تکنیکهای معامله در Price Action محسوب میگردند.
استراتژیهای مورد استفاده در پرایس اکشن
استراتژیهای معاملاتی زیادی برای پرایس اکشن وجود دارد که میتوان با توجه به شرایط و سهولت کاربری از بین آنها انتخاب کرد. تعدادی از مشهورترین این استراتژیها عبارتند از:
استراتژی الگوی ادامهدهنده Continuing
الگوی ادامهدهنده، الگویی است که میگوید روند فعلی ادامه مییابد. برخلاف الگوهای معکوس، در الگوهای ادامهدهنده، وقفهای کوتاه در میانه یک روند رخ میدهد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای ادامه دهنده که ممکن است در بازههای زمانی مختلف شناسایی شوند به دستههای زیر تقسیم میشوند:
مستطیل
الگوی ادامهدهنده مستطیل رایجترین الگوی ادامهدهنده است و زمانی شناسایی میشود که قیمت بهطور افقی بین سطوح حمایت و مقاومت قرار بگیرد. مستطیلها به عنوان محدوده معاملاتی یا مناطق تثبیت نیز شناخته میشوند و میتوانند صعودی یا نزولی باشند.
مثلث
یک الگوی ادامهدهنده مثلث به جهتی حرکت میکند که هر چه جلو میرود، محدوده قیمتی تنگتر و محدودتر میشود. سه نوع مثلث عبارتند از:
- مثلث صعودی (الگوی صعودی)
- مثلث نزولی (الگوی نزولی)
- مثلث متقارن (میتواند یک الگوی صعودی یا نزولی باشد)
پرچم
الگوهای پرچم نشاندهنده تغییر روند یا شکست پس از یک دوره تثبیت است. این الگوها برای شناسایی احتمال ادامه روند قبلی از نقطهای که قیمت در آن تغییر کرده است، استفاده میشود. اگر روند از سر گرفته شود، افزایش قیمت میتواند صعودی یا نزولی شود.
پرچم سه گوش
الگوی پرچم سه گوش الگویی ادامهدهنده است، که ذاتاً در میانه روند شکل میگیرد. الگوی پرچم سه گوش زمانی رخ میدهد که یک جهش قابل توجهی در قیمت وجود داشته باشد، که آن جهش به عنوان میله پرچم شناخته میشود. در ادامه این جهش، دو خط همسو که یک مثلث متقارن را ایجاد میکنند، به عنوان حمایت و مقاومت قرار دارند.
استراتژی الگوی معکوس یا Reversal
یکی از بهترین الگوهای روش Price Action، الگوی معکوس است. سیگنالهای متعددی در این روش وجود دارند، که به تریدر هشدار تغییر جهت قیمت را میدهند و از این سیگنالها به عنوان الگوی معکوس یاد میشود. استراتژی معکوس پرایس اکشن اغلب نقاط ورود دقیقی را در انواع بازار ارائه میدهد، این در حالی است که بسیاری از معاملهگران اشتباهاً تصور میکنند «سیگنال معکوس» فقط خلاف روند است. این الگو معمولاً ریسک به ریوارد خوبی ارائه میدهد.
انواع الگوهای معکوس یا برگشتی
در ادامه چند مورد از الگوهایی که میتوانند منجر به برگشت قیمت شوند را بررسی میکنیم.
سقف دوقلو (Double Top)
در این روش، نمودار قیمت به یک عدد خاص میرسد. از آن نقطه در خلاف جهت حرکت میکند. دوباره سمت نقطه قبلی حرکت میکند اما باز هم نمیتواند از آن عبور کند و حرکت در خلاف جهت را پیش میگیرد. علم تحلیل عنوان میکند زمانی که چنین اتفاقی رخ دهد و یک نقطه قیمتی بتواند 2 بار پشت سر هم، قیمت را نگه دارد، احتمال حرکت قیمت در خلاف جهت و با شدت بیشتر، وجود دارد. عکس زیر میتواند گویای این روش باشد:
کف دوقلو (Double Bottom)
کف دوقلو، تمام ویژگیهای تغییر مسیر قیمت را مانند سقف دوقلو اجرا میکند. تنها تفاوت آن، این موضوع است که این الگو در کف روند اتفاق میافتد. یعنی تقریبا شکلی شبیه به حرف W ایجاد میکند. پس میتوان پس از کف دوقلو، انتظار حرکت به سمت بالا و افزایش نرخ داشته باشیم.
الگوی چکش (Hammer)
در این الگو، زمانی که روند در جهت نزولی به یک کندل با بندهی کوچک و سایه بالایی کوچک و سایه پایین بزرگ (حداقل 3 برابر بدنه و سایه بالا) میرسد، احتمال چرخش قیمتی و حرکت قیمت در جهت صعودی وجود دارد. به این کندل اصطلاحا چکش یا هامر گفته میشود. دیده شدن این کندل و تاثیر آن روی قیمت، به عوامل متفاوتی بستگی دارد و صرفا دیدن این کندل، به معنی تغییر جهت حرکت قیمت نیست!
الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting Star)
الگوی ستاره دنبالهدار یا شوتینگ استار، فرآیندی مانند کندل چکش دارد. تفاوت این دو الگو در این است که الگوی شوتینگ استار در بالای روند اتفاق میافتد. یعنی یک روند صعودی به کندلی با بدنه کوچک، سایه پایینی کوچک و سایه بالایی بزرگ (حداقل 3 برابر بدنه و سایه پایین) میرسد. در این حالت ممکن است روند تغییر کرده و شروع به ریزش کند.
استراتژی الگوی رنکو Renko
نمودار رنکو نموداری است که ژاپنیها آن را ساخته و توسعه داده اند. رنکو به جای دو عامل قیمت و بازههای زمانی استاندارد تنها حرکت قیمت را به کار میگیرد. به نظر میرسد که نام رنکو از کلمه ژاپنی آجر، “renga” گرفته شده است، زیرا نمودار آن شبیه به یک سری آجر است. یک آجر جدید زمانی ایجاد میشود که قیمت حرکت کند و به میزانی تغییر کند. در این صورت هر بلوک در یک زاویه 45 درجه (بالا یا پایین) نسبت به آجر قبلی قرار میگیرد. آجر بالا معمولاً سفید یا سبز رنگ است، در حالی که آجر پایین معمولاً به رنگ سیاه یا قرمز است.
استراتژی الگوی سوئینگ تریدینگ Swing trading
معاملات نوسانی روشی است که تریدر با استفاده از آن محتملترین حرکت قیمت را شناسایی میکند و سپس از این حرکت برای کسب سود بهره برداری مینماید. بسیاری از افراد این گونه تصور میکنند که سوئینگ تریدینگ تنها برای چند ساعت تا یک روز مورد استفاده قرار میگیرد، اما در صورتی که معاملهای سودآور باشد پوزیشن تریدر میتواند تا روزها باقی بماند. در سوئینگ تریدینگ یا همان معاملات نوسانی، نوعی تحلیل تکنیکال است که در آن تریدر حرکات قبلی قیمت و احتمال تمایل آن به تکرار را در نظر میگیرد. این روش یکی از قدیمیترین روشهای معاملاتی است.
بیشتر بخوانید: سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟
استراتژی الگوی اسکالپینگ Scalping
اسکالپینگ شیوهای از معاملات کوتاهمدت پرایس اکشن است، که در آن تریدر از کوچکترین تغییرات و حرکات قیمت سود کسب میکند.معاملات در اسکالپینگ ممکن است بین چند ثانیه تا یک ساعت طول بکشد. بدین ترتیب تریدری که اسکالپ میکند ممکن است تنها در یک بازه زمانی یک روزه، بیش از صد معامله را انجام دهد.
تفاوت پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال
در مجموع روش پیش بینی قیمت یکی از استراتژیهای مورد استفاده معاملهگر در تحلیل تکنیکال است. تریدر در تحلیل تکنیکال از یک سری اندیکاتور بهره میگیرد، تا بتواند تغییرات قیمت در آینده را پیشبینی نماید. تریدری که این روش معاملاتی را به عنوان شیوه انجام معاملات خویش برمیگزیند تغییرات قیمت را در آیندهای بسیار نزدیک پیشبینی میکند؛ حال آنکه به طور معمول در سایر روشهای ترید در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها برای بازههای زمانی طولانی مدتتر نسبت به این روش مناسبت بیشتری دارند. در واقع Price Action تنها یک عامل را برای تحلیل در نظر میگیرد و آن حرکت قیمت است. البته گاهاً برخی از تریدرها از اندیکاتورهایی مانند، فیبوناچی بازگشتی، میانگین متحرک، یا RSI استفاده میکنند.
جمعبندی
با توجه به مطالبی که بیان شد، پرایس اکشن یک روش معاملاتی کارآمد و قابل اتکا برای بسیاری از معاملهگران بازارهای مالی است. با این وجود که در این روش تنها حرکت قیمت به عنوان عامل تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد، اما در عین حال زیرشاخههای بسیار زیادی در آن وجود دارد. بهتر است تریدر باید قبل از انجام معاملات به این سبک، آنها را به خوبی فرا گیرد. با وجود اینکه معاملهگران در Price Action کمتر از اندیکاتورها و اسلاتورها بهره میگیرند، اما هستند کسانی که هر دو را به کار میبرند و نتیجه معاملاتشان دقیقتر نیز میشود. بنابراین تشخیص انتخاب روش معامله با توجه به ویژگیهای فردی تریدر صورت میگیرد. با وجود اینکه پیش بینی قیمت دقت بالایی دارد اما ممکن است برای همه مناسب نباشد؛ چرا که این روش مستلزم دقت بالایی است.